خدا به وسیلۀ انجیل، ما را قوت میبخشد
الان او را که قادر است که شما را استوار سازد، بر حسب بشارت من، و موعظۀ عیسی مسیح، مطابق کشف آن سرّی که از زمانهای ازلی، مخفی بود، لکن در حال، مکشوف شد؛ و به وسیلۀ کتب انبیا، بر حسب فرمودۀ خدای سرمدی، به جمیع امتها، به جهت اطاعتِ ایمان، آشکارا گردید. خدای حکیمِ وحید را به وسیلۀ عیسی مسیح تا ابدالاباد جلال باد، آمین.
امروز به آخرین بند از عظیمترین رسالهای میرسیم که تا به حال نوشته شده است: رسالۀ پولس به رومیان. شاید دستکم برای برخی از شما این پرسش پیش بیاید که «آیا ما تقریباً کتاب رومیان را به پایان رساندیم؟» واقعیت این است که وقتی هفت سال و نیم پیش؛ یعنی در ۲۶ آوریلِ سال ۱۹۹۸، بررسی این کتاب را آغاز نمودیم، بیشترِ شما هنوز اینجا حضور نداشتید؛ و بسیاری از شما نیز تاریخ ورودتان به کلیسای بیتلحم را با فصلی از کتاب رومیان تعیین نمودید، که در آن زمان در حال مطالعهاش بودیم. حال به پایان نزدیک میشویم؛ و برای اینکه به انتظارتان پایان دهم؛ و شما را یاری رسانم که برای اتمام این رساله، و آغاز مطلب تازه آماده گردید، آنچه که برنامهریزی شده است را با شما در میان میگذارم.
آهسته و قدم به قدم، به میلاد خداوند نزدیک میشویم
این بند آخر (رومیان ۱۶:۲۴-۲۶)، بسیاری از موضوعات اصلی و اساسی در رساله را کنار هم قرار داده، و راه را به خوبی مهیا میسازد، تا بتوان به تدریج، و به آهستگی فرود آمد. ما در پرواز هفت سالهمان در کنار یکدیگر، به سرعت، و به ناگه فرود نمیآییم. هواپیمای ما، یک جت عظیم است؛ و مانند هواپیمایی سبک و ملخدار، یک باره از آسمان فرود نمیآید. برنامۀ من این است که به مدت پنج هفته، بر این سه آیه تمرکز کرده، و آنها را بررسی نماییم؛ و این بدان معناست که امیدوارم یکشنبه، ۲۴ دسامبر؛ یعنی روزِ پیش از کریسمس، کتاب رومیان را به اتمام رسانیم؛ و به نظر میرسد که شب کریسمس، پایانی شایسته برای این مجموعه باشد. لطفاً با من در دعا باشید که خدا این یکشنبههای پیش از کریسمس (که از هفتۀ آینده آغاز میگردد) را به قدرتمندترین روزهایی تبدیل سازد که تا به حال دیدهایم؛ روزهایی که مسیح سرافراز گردد؛ و شاهد آن باشیم که افراد ایمان آورده، و در او بنا میشوند.
ستایشاتِ پایانی، توجه را به جلال خدا جلب مینمایند
ما سه آیۀ آخر از کتاب رومیان را به طور معمول، ستایش پایانی مینامیم. واژهای که در زبان یونانی برای این اصطلاح به کار رفته، از دو واژۀ «داکسا»، و «لاگاس» تشکیل شده است؛ «داکسا» به معنای جلال، و «لاگاس» به معنای کلمه. پس این اصطلاح، کلمهای است که جلال را به خدا نسبت میدهد. در عهدجدید، آن معنایی که در پس ستایشهایی از اینگونه نهفته است، بیانگر آن است که وجود هر چیز، و وقوع هر چیز به این دلیل است که توجه را به جلال خدا جلب نماید. برای همین است که ستایشهای پایانی، در لحظات پایانیِ یک موعظه، یا یک نوشته، و در نقطۀ اوج آنها بیان میشوند. من نیز به پولس میپیوندم؛ و به همراه او این را بیان نموده، و دعا میکنم که هرچه تا به حال گفتهام، همۀ توجه را به جلال خدا جلب نماید.
پولس، ستایش پایانیاش را از آیۀ ۲۴ (الان او را . . . ) آغاز نموده، و همچنان که به نوشتۀ خود ادامه میدهد، این مهم را در ذهن دارد که کلمات پایانیِ این ستایش، جلال را به خدا نسبت دهند. اما او نمیتواند به ناگه، گفتار خود را پایان بخشد و بیدرنگ بنویسد که «او را جلال باد.» بلکه در این بین، عبارتی را در پس عبارت دیگر، دربارۀ او بیان میکند؛ یعنی دربارۀ خدای پدر، و دربارۀ انجیلش که پولس در شانزده فصل، دربارهاش نوشته است. آنگاه به آخرین واژگان رساله، و به نسبت دادن آن جلال در آیۀ ۲۶ میرسد. از اینرو، ابتدای آیۀ ۲۴ را در کنار آیۀ ۲۶ قرار دهید: «الان او . . . [آیۀ ۲۶] خدای حکیمِ وحید را به وسیلۀ عیسی مسیح تا ابدالاباد جلال باد، آمین».
ستایشِ پایانیِ پولس، فقط به این آیات محدود نمیگردد. او در رومیان ۱۱:۳۶، و در پایان یازده فصل نخستِ این رساله، و پیش از آنکه بدون هیچ درنگی، به ماحصل آنچه که تا به حال تعلیم داده بود، بپردازد، ستایش پایانیاش را بیان میکند: «زیرا که از او، و به او، و تا او، همهچیز است؛ و او را تا ابدالاباد جلال باد، آمین» (فیلیپیان ۴:۲۰؛ و افسسیان ۳:۲۰-۲۱ را نیز مشاهده نمایید).
پولس تنها کسی نبود که به ستایشات پایانی علاقه داشت. پطرس نیز در رسالۀ اول پطرس ۴:۱۱ مینویسد: «او را جلال و توانایی، تا ابدالاباد هست، آمین.» و یوحنای رسول در مکاشفه ۱:۵-۶ میگوید: «او را که ما را محبت مینماید؛ و ما را از گناهانِ ما به خونِ خود شست؛ و ما را نزد خدا و پدر خود، پادشاهان و کَهَنه ساخت، او را جلال و توانایی باد، تا ابدالاباد، آمین.» و یکی از مشهورترین ستایشات پایانی نیز متعلق به یهودا؛ برادر خداوند است (یهودا ۱:۲۴-۲۵): «الان او را که قادر است که شما را از لغزش محفوظ دارد؛ و در حضور جلال خود، شما را بیعیب، به فرحی عظیم قائم فرماید؛ یعنی خدای واحد، و نجاتدهندۀ ما را جلال و عظمت و توانایی و قدرت باد، الان و تا ابدالاباد. آمین».
پس وقتی ستایشی پایانی، بیان، یا خوانده میشود، بدانید که آن ستایش، گفتاری است بر مبنای کتابمقدس، و گفتار رسولان، و در این حقیقتِ بسیار مهم و فراگیر ریشه دارد: «وجود همهچیز به این دلیل است که توجه را به جلال خدا جلب نماید».
ما نیز در این پنج هفته، که رسالۀ رومیان را به انتها میرسانیم، بر این ستایش پایانی تمرکز خواهیم نمود. البته این ستایش مورد نظر، ستایشی است بسیار طولانی، که حقیقت دربارۀ خدا، و انجیل را بسیار فشرده بیان میکند. شما میتوانید مطمئن باشید که پولس در پایان طولانیترین و عظیمترین رسالهاش، کلمهای را به هدر نخواهد داد. هر واژه، گویای معنا و مفهومی است. این آیات، آخرین سخنان پولس در رسالۀ رومیان بوده، و چه بسا که میتوانند آخرین سخنان او خطاب به شما باشند. امیدوارم که به دقت به این سخنان گوش داده، و امیدوارم که در این هفتههای پایانِ سال، در این جلسات حضور داشته باشید، تا هر پنج زاویه از این ستایش را مشاهده نمایید.
خدا به وسیلۀ انجیل، ایمانداران را قوت میبخشد
امروز میخواهم در اصل بر این گفته تمرکز کنم، که خدا بر مبنای انجیلش، قوم خود را قوت میبخشد. آیۀ ۲۴: «الان او را که قادر است که شما را استوار سازد، بر حسب بشارت من.» هر چیزی که پولس در آیات ۲۴ و ۲۵ عنوان میکند، انجیل را عیان میسازد، انجیلی که ایمانداران را قوت میبخشد. این انجیل، که قوت میبخشد، «موعظۀ عیسی مسیح است» (آیۀ ۲۴). عیسی، واقعیت اصلیِ انجیل است. این انجیل، «مطابق کشف آن سرّی که از زمانهای ازلی، مخفی بود» میباشد (آیۀ ۲۴) آن سرّ، این است که غیر یهودیان؛ یعنی امتها، با ایمان به عیسی، به همراه یهودیانِ ایماندار، همگی به تمام و کمال، شهروند هستند (افسسیان ۳:۶). آن خبر خوش، «در حال، مکشوف شد» (آیۀ ۲۵)؛ و اگرچه در زمانهای ازلی، مخفی بود، پولس از همان «کتب انبیا» در عهدعتیق بهره میگیرد، تا این سرّ را برای «جمیع امتها» مکشوف سازد (آیۀ ۲۵). همۀ این خبر خوش برای امتها، «فرمودۀ خدای سرمدی» بود، به جهتِ «اطاعتِ ایمان» (آیۀ ۲۵).
همۀ اینها مکشوف شدن انجیل است که در آیۀ ۲۴ بدان اشاره شده است؛ انجیلی که خدا به واسطۀ آن، ایمانداران را قوت بخشیده، تا آنها به واقع، در اطاعتِ ایمان ثابت قدم مانده، و همۀ توجهشان به جلال خدا جلب گردد.
پس امروز بر این واقعیت حیرتانگیز تمرکز مینماییم: پولس در انتهای این کتاب، در حالی که واژگان ستایش پایانیاش را بر زبان میآورد، آنچه را که به خدا نسبت میدهد، این است که میگوید خدا قادر است به وسیلۀ انجیلش، شما را قوت بخشد. وقتی او با جلب همۀ توجهات به جلال خدا، رسالهاش را پایان میبخشد، به شیوهای این مهم را به انجام میرساند که در قوت یافتن شما؛ یعنی قوم خدا که به انجیل ایمان دارید، آن جلال، درخشانتر بتابد.
خدایی که برای جلالش، قوت میبخشد
در اینجا نکتهای بس شگفتانگیز وجود دارد که نمیخواهم به سرعت از آن بگذرم، مبادا که از آن غافل بمانید. پس بگذارید به چیزی اشاره کنم که واضح و بدیهی است؛ و سپس، از آن امر واضح، به چیزی برسیم که چندان واضح و بدیهی نیست. واقعیت بدیهی این است که از میان بسی اعمال عظیم خدا، و جملگی صفات او، و همۀ اعمالی که بهجای میآورد، یا بهجای آورده، تا توجه را به جلالش جلب نماید، پولس یک چیز را برجسته مینماید: «الان او را که قادر است که شما را استوار سازد . . . تا ابدالاباد جلال باد.» او میگوید که خدا حکیم است؛ و زمانهای طولانی، چیزی را نهان نگاه داشت؛ و به خاطر امتها، چیزی را مکشوف نمود؛ و همۀ اینها را بر حسب فرمودۀ ابدیِ خود، به انجام رساند. آری، پولس ستایش پایانیاش را به شکلی بیان نموده، که در خدمت این یک نکتۀ اصلی است؛ و این یک نکتۀ اصلی را توضیح میدهد: خدا قادر است که شما را قوت بخشد. «الان او را که قادر است که شما را استوار سازد . . . تا ابدالاباد جلال باد».
این همان واقعیت بدیهی است. حال، به واقعیتی میرسیم که به این آشکاری نیست، اما زمانی که شخصی، توجه ما را بدان جلب کند، کاملاً واضح و آشکار میگردد. بسیاری از پادشاهان در تاریخ، و بسیاری از حاکمان مستبد در این زمانه، خواستار آن بوده که به جلال و شکوه برسند؛ و میخواهند که همگان، ایشان را قوی و دولتمند و حکیم بدانند؛ و چگونه به این خواستهشان میرسند؟ آنها شهروندان خود را ضعیف و فقیر و بیسواد نگاه میدارند، تا به هدفشان دست یابند. مردمان با سواد و تحصیل کرده، تهدیدی برای مستبدان هستند. اشخاصی که قشر متوسط جامعه بوده، و از رفاهی نسبی برخوردارند، تهدیدی برای مستبدان به حساب میآیند؛ و مردمان قوی، تهدیدی برای قدرت مستبدان میباشند. پس آن مستبدان چکار میکنند؟ با ضعیف نگاه داشتنِ مردمشان، قدرت خویش را حفظ میکنند. آنها با پایمال نمودن مردمانِ شکسته، و سرکوب ایشان، به جلال و شکوه میرسند. به دولت اِسلوم کریم اوف در ازبکستان نگاه کنید؛ و چه بسا که میتوانیم از پادشاهان ناچیز دیگری نام ببریم که مردمِ خود را ضعیف نگاه میدارند، تا بتوانند قوی و دولتمند گردند.
جلال خدا در قوت انجیل
اما در نقطۀ مقابل، پولس به شکلی دیگر، توجه را به جلال خدا جلب مینماید. اگر پادشاهی این حق را داشته باشد که با پایمال و سرکوب نمودنِ مردمان سرکش، همۀ جلالش را نمایان سازد، آن پادشاه، خداست. اما خدا چکار میکند؟ او با قوی ساختن قومش، جلال خویش را نمایان میسازد. «الان او را که قادر است که شما را استوار سازد . . . تا ابدالاباد جلال باد.» خدا با قوی ساختن شما به واسطۀ انجیلش، جلال خویش را آشکار میسازد. خدا از اینکه شما قوی گردید، به هیچ وجه احساس خطر نمیکند. در واقع، هرچه بیشتر به واسطۀ انجیل عیسی مسیح، در ایمان و امید و محبت، قوی گردید، خدا عظیمتر به چشم میآید. اینگونه نیست که خدا با ضعیف نگاه داشتن قومش، قدرت خویش را محفوظ نگاه دارد؛ بلکه با قوی ساختن قومش، جلالِ قدرتش را نمایان میسازد. «الان او را که قادر است که شما را استوار سازد . . . تا ابدالاباد جلال باد».
از اینرو، وقتی پولس، جلال خدا را هدف نهاییِ انجیل میسازد، وقتی عظیمترین رساله از میان رسالات را اینگونه به اتمام میرساند که توجه را به ارزش برترِ جلال خدا جلب نماید، این خبر بدی برای ما نیست، مگر اینکه ما آن جلال را برای خودمان بخواهیم. چرا توجه به جلال خدا، خبر بدی برای ما نیست؟ زیرا خدای ما با قوی نمودنِ قوم نالایقش، توجه را به جلالش جلب مینماید. هرچه جلال خدا عظیمتر باشد، منابع قوت ما بیشتر میگردند؛ و هرچه جلال خدا چندگونه و شگفتانگیز باشد، منابع قوت ما چندگونه و شگفتانگیز خواهند بود. «الان او را که قادر است که شما را استوار سازد . . . تا ابدالاباد جلال باد».
قوت در انجیل
منظور پولس از اینکه میگوید خدا قادر است قوت ببخشد، چه نوع قوتی است؟ البته خدا قادر است هر گونه قوتی که بخواهد، عطا نماید. «به خدای خود، از حصارها برمیجهم» (مزمور ۱۸:۲۹). اما منظور پولس در اینجا، همانگونه قوتی است که در رومیان ۱:۱۱-۱۲، بدان اشاره کرده است: «بسیار اشتیاق دارم که شما را ببینم، تا نعمتی روحانی به شما برسانم، که شما استوار بگردید (همان کلمه در ۱۶:۲۴)؛ یعنی تا در میان شما تسلی یابیم از ایمان یکدیگر، ایمان من، و ایمان شما.» جوهر این قوت، ایمان به عیسی مسیح است.
قوت برای زنان در انجیل
این قوت، قوتی نیست که دنیا آن را بشناسد، یا به کسی ببخشد. زنان، و دختران نوجوان، وقتی به قوی بودن فکر میکنید، چه چیزی به ذهنتان میآید؟ و دختران کوچک! وقتی به این فکر میکنید که در آینده، به زنانی قوی تبدیل شوید، چه رویایی را در سر میپرورانید؟ لازم است که این موضوع شفاف گردد، چرا که خواست خدا این است که شما قوی باشید؛ و هم کتابمقدس، و هم تجربه به شما میگوید که از یک نظر، شما ظروف ضعیفتر هستید (اول پطرس ۳:۷)؛ یعنی نود و پنج درصد از مردان بزرگسالِ جهان، از نظر فیزیکی، قویتر از نود و پنج در صد از زنان بزرگسال میباشند. وقتی رویای زنی قوی را در سر میپرورانید، باید که چه رویایی را تصور کنید؟
دنیا سه روش را برای قوی بودن به شما پیشنهاد خواهد کرد: یکی اینکه، وسوسهانگیز باشید، وسوسهانگیز لباس بپوشید، وسوسهانگیز رفتار کنید، چرا که مردان شیفتۀ چنین چیزهایی هستند؛ و شما میتوانید از این راه، بر آنها قدرت یابید. روش دیگر اینکه، حرف خود را به کرسی بنشانید، امر کنید، اهل رو در رو شدن و تاختن باشید؛ و با اعتماد به نفس، بر خودتان تکیه کنید؛ و سوم اینکه، زیرک باشید و از هر راه و روشی استفاده نمایید، تا بتوانید دیگران را تحت تأثیر قرار دهید و به قدرت برسید. اما قوتی که پولس از آن سخن میگوید، هیچیک از اینها را شامل نمیگردد: «الان او را که قادر است که شما را استوار سازد . . . ».
پولس، قوتی درونی را مد نظر دارد، همان قوتی که پطرس در رسالۀ اول پطرس ۳:۶، در خصوص زنان، به آنان میگوید که مانند ساره، و زنان مقدس در سابق باشند: «شما دختران او شدهاید، اگر نیکویی کنید و از هیچ خوف، ترسان نشوید.» این قوت، همان قوتی است که مد نظر امثال سلیمان ۳۱:۲۵ بوده، هنگامی که میفرماید: «قوت و عزت، لباس اوست؛ و دربارۀ وقت آینده میخندد».
به بیان دیگر، زنان، و دختران جوان! رویایتان این باشد که بدانید دختر پادشاه عالم هستی هستید؛ و اینکه او چه کاری برای شما انجام داده، و وعده داده که چه کارهایی را برای شما به انجام رساند؛ و اینکه در عیسی مسیح، برای شما چه کسی باشد. آری، رویایتان این باشد که آنچنان در خدا اطمینان داشته باشید، که از هیچچیز جز او نترسید؛ و با وجود هرچه که در آینده پیش آید، به آینده بخندید. من به شما قول میدهم که وسوسهانگیز بودن دوام نخواهد یافت؛ و آن مردی که به خاطر این ویژگی جذب شما گردد، مردی نیست که خواستۀ دلتان باشد. همانطور که اگر زنی باشید که بخواهید حرف خود را به کرسی بنشانید، همان افرادی را که میخواهید در اطرافتان باشند، از خود خواهید راند. مقام و جایگاه قدرت، مانند علف است: باد میوزد و آنها را با خود میبرد. اما قوتی که خدا به وسیلۀ انجیل عطا میکند، همواره ماندگار است. «الان او را که قادر است که شما را استوار سازد، بر حسب بشارت من . . . تا ابدالاباد جلال باد».
قوت برای مردان در انجیل
مردان و پسران! شما چطور؟ وقتی رویای قوی بودن را در سر میپرورانید، چه چیزی را تصور میکنید؟ آیا رویایتان این است که روزی بتوانید چنان که در آگهیهای بازرگانی عنوان میگردد، با نگه داشتن بسته قرصی خوشبو کنندۀ دهان، به اصطلاح بسیار قوی به نظر رسید؟ و یا اینکه رویایتان این است که بهترین بازیکنِ تیمی ورزشی گردید؟ یا زیرکترین دلال بازار سهام شده، و قدرت پول را در دست گیرید؟ یا تحصیل کرده باشید و مجلۀ ویژۀ نخبگان را بخوانید؛ و به شبکۀ رادیویی گوش دهید که مسایل روز را بررسی میکند؛ و یا اینکه در جشنها و مهمانیها، به منظور فخر فروختن، از اشخاصی نام ببرید که برای دیگران ناشناخته هستند؟
خیر. تنها یک احمق خواهان قدرتی رو به زوال است. تنها یک احمق خواهان قدرتی است که وقتی به شدت به آن نیاز دارد، چیزی از آن باقی نمانده است. اما من از آن قدرتی به شما خواهم گفت که خدا قادر است به واسطۀ انجیل، به شما عطا نماید؛ و این همان قدرتی است که به وسیلۀ آن، همسر و خانوادهتان را به پرستش رهنمون میسازید. قدرت بیان سادۀ حقیقت، در میان افراد غیر مذهبی، افرادی با درجات عالی تحصیلی، نخبگان، و فلسفههای آنها؛ قدرتی که روی حرفتان میایستید و به رفتار گناهآلود، نه میگویید، آن هنگام که هر شخص دیگری، شما را ضعیف میخواند. قدرتی که وقتی احساس میکنید دیگر انگیزه ندارید که در مقابل همۀ موانعی که سد راهِ آرمانِ عدالت و رحمت و حقیقت هستند، بایستید، باعث میشود که همچنان پیش بروید.
قوت برای همه در انجیل
خدا قادر است همۀ شما، همۀ مردان و زنان را قوت بخشد. او قادر است به واسطۀ ایمان به مسیح، جان شما را از درون قوت بخشد، قوتی که شما را بر روی صندلی چرخدار، قویتر از ده هزار انسانی میسازد، که از نظر اخلاقی ضعیف بوده، و بادِ فرهنگ امروزی به هر سو وزد، آنها نیز به همان سو میروند. آنچه ما نیاز داریم، گونهای از قوت است که وقتی تمام بدنمان فلج است و تنها با پلک زدن میتوانیم پاسخ دهیم، در دسترسِ ما باشد؛ و ما میدانیم که این قدرت از کجا میآید: «الان او را که قادر است که شما را استوار سازد . . . تا ابدالاباد جلال باد».
ما هرگز به جایی نمیرسیم که به انجیل نیاز نداشته باشیم
و نکتۀ آخر و بسیار حیاتی که ما در طی این هفت سال، از رسالۀ رومیان توضیح داده، و در چهار موعظۀ دیگر نیز آن را بررسی خواهیم نمود؛ و دعای من این است که تا آمدن عیسی، جزیی از همۀ موعظهها باشد، این واقعیت است که خدا به وسیلۀ انجیل، ما را قوت میبخشد: «الان او را که قادر است که شما را استوار سازد، بر حسب بشارت من».
جانِ کلام انجیل این است که عیسی مسیح، آن عادل، برای گناهان ما مرد؛ و از مردگان برخاست؛ و برای ابدیت، بر همۀ دشمنانش پیروز گردید، تا برای آنانی که به او اعتماد میکنند، هیچ محکومیتی وجود نداشته باشد، بلکه تنها و تنها شادی جاودانه باشد. شما هرگز، هرگز، هرگز، به جایی نمیرسید که به انجیل نیاز نداشته باشید. اینگونه نیست که شما حیات مسیحیتان را با انجیل آغاز کنید؛ و سپس، آن را پشت سر گذاشته، و با چیز دیگری قوت بیابید. تا روزی که از این دنیا برویم، خدا ما را با انجیل، قوت میبخشد.
قوت انجیل، بر سرطان
در خاتمه، نمونهای را از زندگی خودم ارائه میدهم. شاید که رویداد زندگی بسیاری از شما، از این برجستهتر باشد، چرا که قوت شما عمیقتر محک خورده است؛ ولی من چیزی را به شما یادآوری خواهم کرد که وقتی در ماه فوریه، تشخیص داده شد که به سرطان مبتلا گشتهام، خدا برای من به انجام رساند. خدا مرا با انجیل، قوت بخشید. شما نیز شاید آن آیات را به یاد آورید؛ آیاتی که برای من مهمترین آیات بودند. اول تسالونیکیان ۵:۹-۱۰: «خدا ما را تعیین نکرد برای غضب، بلکه به جهتِ تحصیلِ نجات، به وسیلۀ خداوند ما عیسی مسیح، که برای ما مرد، تا خواه بیدار باشیم؛ و خواه خوابیده، همراه وی زیست کنیم».
بنابراین، وقتی تشخیص نهایی آزمایش سرطانم مشخص گردد، همۀ وجودم این را میگوید؛ و بر این امید دارد «الان او را که قادر است که شما را استوار سازد، بر حسب بشارت من . . . به وسیلۀ عیسی مسیح تا ابدالاباد جلال باد، آمین».
خدای ما در تاریخ عمل نموده، تا گناه و شیطان و جهنم و مرگ را مغلوب سازد. او این مهم را به وسیلۀ انجیلِ عیسی مسیح به انجام رساند. این انجیل را چون عظیمترین گنجینۀ زندگیتان پذیرا شوید. خدا در قوی ساختن شما، جلالش را عظیم خواهد شمرد.